روایت گر حدیث ما که بدان دلهای شیعیانما را استوار می دارد، از هزار عابد برتر است [امام صادق علیه السلام]
پشت فرمون بودم، بعد عوارضي، يهو چشام گرم شد! زدم كنار و يه چرت خوابيدم! بعدشم يه سره روندم تا خود بندر...
سالگرد ازدواجي بابا و مامان، منو بردند رستوران كه غذا خوردنشون رو تماشا كنم!
دارم با دوستام بازي مي كنم:
خودمم دارم راه میرم! اونم بابامه بهم تکیه داده:
این منم با لباس پلوخوری (ببخشید، شیر خوری) تو مهمونی عقدکنان!
دی دید! برو کنار بچه!
آخ که من چقده خوش قدمم!
نچ نچ نچ!
همه میگن من چقده بامزه ام!
فكر كردين خودتون بلدين تلويزيون تماشا كنين و چيپس بخورين؟ منم دست مي خورم!
قاه قاه قاه! چقده بامزه بود اين جوك بابايي! (همونيكه يه قزميت يه نپتوني رو مي بينه آتيش ميگيره!)
هيس! يواش! مثلا دارم تمركز ميكنم براي دست خوردن!
لالایی برام میخونین تا خوابم ببره؟
اگه زمستون که میگن اینه که من پوشیدم، پس زمستون خیلی خوشگله!
ورود به بخش مدیریت