سه چیز توان فرساست : از دست دادن دوستان، فقر در غربت و ادامه یافتن سختی . [امام علی علیه السلام]
فكر كردين خودتون بلدين تلويزيون تماشا كنين و چيپس بخورين؟ منم دست مي خورم!
قاه قاه قاه! چقده بامزه بود اين جوك بابايي! (همونيكه يه قزميت يه نپتوني رو مي بينه آتيش ميگيره!)
هيس! يواش! مثلا دارم تمركز ميكنم براي دست خوردن!
لالایی برام میخونین تا خوابم ببره؟
اگه زمستون که میگن اینه که من پوشیدم، پس زمستون خیلی خوشگله!
دستم به دهنم میرسه:
اینم چنتا عکس جدید:
هيس! من خوابم!
ببين چه گلي ، دسته گلي هستم!
ببين چه آقا شدم من!
واي لپم كنده شد
پاییزان
پیش بند شیرخوری:
امر می کنیم ترو خشکمان کنند:
اراده نمودیم کمی بگردیم:
بازم مهمونی داشتیم! بهش میگفتن بله برون! خیلی با مزه بود. همه لباسای رنگ و وارنگ پوشیده بودند ولی ایندفه هیشکی واسه من کادو نیاورد. بعد از مهمونی هم من و مامان و بابا برگشتیم خونه خودمون!
دومادیمون مبارک!
خیلی چیز بود! یعنی اینکه مراسمش خیلی خوب بود، اجرای موسیقی زنده هم داشت،از صبح هم تا همین الانش همه دارند دورمون می گردند! همه هم به ما و به خودشون تبریک میگن! تازه میگن ایشالا دومادی بزرگه! تازه این کوچیکش بود!
ولی آخرش یه کمی درد داشت! خدا نصیب نکنه!
دوباره رفتیم مسافرت دلتون بسوزه!رفتیم بالای کوه صبحونه خوردیم دلتون بسوزه!بعدش رفتیم تا رسیدیم خونه بابابزرگ و عزیز جون، دلتون بسوزه!
ورود به بخش مدیریت